خانه اسباب بازی محله تهرانسر شرقی

بازتاب فعالیت های محلی خانه اسباب بازی محله تهرانسر شرقی(محله 3 منطقه 21)

خانه اسباب بازی محله تهرانسر شرقی

بازتاب فعالیت های محلی خانه اسباب بازی محله تهرانسر شرقی(محله 3 منطقه 21)

تنظیم برنامه های غذایی کودک رشته دانشگاهی شد

به گزارش روابط عمومی سرای محله«تهرانسرشرقی» و به نقل از مهر، رجبعلی برزویی-معاون آموزشی دانشگاه علمی کاربردی، گفت: این دوره با توجه به تربیت نیروی انسانی مورد نیاز کشور در حوزه سلامت و با درخواست و مشارکت دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان و دانشگاه جامع علمی کاربردی استان هرمزگان، تدوین و به تصویب شورای برنامه ریزی آموزشی ودرسی علمی کاربردی رسید.

وی ادامه داد: از جمله قابلیتها و توانمندیهای دانش آموختگان این دوره می توان به توانایی تهیه و تنظیم برنامه های غذایی، ارائه مراقبتها و مشاوره تغذیه‌ای به گروه های هدف (مادر و کودک) در مراکز بهداشتی درمانی بر اساس پروتکل کشوری مراقبت ادغام یافته کودک سالم و سلامت مادران، نظارت بر خدمات تغذیه ای مادر و کودک در مراکز بهداشتی درمانی و خانه های بهداشت، اشاره کرد.

به گفته معاون آموزشی دانشگاه علمی کاربردی، برخی از دروس تخصصی این دوره شامل تغذیه در کودک سالم و بیمار، تغذیه مادر در دوران بارداری و شیردهی، بهداشت و مسمومیت غذایی، اصول برنامه ریزی غذا و تغذیه، فیزیولوژی تغذیه، آموزش و مشاوره تغذیه مادر و کودک، خدمات تغذیه ای در نظام مراقبتهای بهداشتی، بهداشت مادر و کودک است که در کنار سایر دروس به همراه 512 ساعت آموزش در محیط، دانش آموختگان توانایی احراز شغل کارشناس مشاوره تغذیه مادر و کودک در دفاتر مشاوره پزشکی، مراکز بهداشتی درمانی، مراکز مشاوره تغذیه، مراکز مشاوره و خدمات مامایی و... را خواهند داشت.

کودکان فیلسوف بالذات هستند

به گزارش روابط عمومی سرای محله«تهرانسرشرقی» و به نقل از مهر، به مناسبت روز جهانی فلسفه اولین روز همایش "فلسفه برای علم، هنر و زندگی" بعد از ظهر دوشنبه 27 آبان ماه در تالار فردوسی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران به همت جهاد دانشگاهی، کمیسیون ملی یونسکو در ایران و انجمن علمی دانشجویی فلسفه دانشگاه تهران برگزار  شد. این همایش فردا بعداز ظهر ادامه می یابد.

سعید ناجی در این همایش سخنان خود را با عنوان "فلسفه و تعلیم و تربیت" ارائه کرد و گفت: در رابطه با فلسفه و تعلیم و تربیت و رابطه این دو رشته ای به نام فلسفه برای کودکان در دنیا بوجود آمده است. حدود 50 سال است که روی آن کار می شود. من سعی می کنم به این سوالات پاسخ دهم: آیا فلسفه و تعلیم و تربیت حوزه های معرفتی بیگانه ای هستند یا آنها می توانند همنشینی داشته باشند با هم تلفیق شوند و با هم همکاری داشته باشند. و دوم اینکه برنامه فلسفه برای کودکان در این زمینه چه پیشنهادی دارد؟

وی افزود: قبل از پاسخ به این سؤالات نگاهی به وضعیت فلسفه و تعلیم و تربیت می کنم. همه در تعلیم و تربیت در دانشگاه ها معترف شده اند که تعلیم و تربیت ما علیرغم اینکه تلاش دارند که آن را زنده نگاه دارند اما به بن بست رسیده است. فلسفه هم به گوشه دنج دانشگاهی و گروه های فلسفه خزیده است و برج عاج نشین شده و دیگر کاری با مشکلات مردم ندارد. با توجه به اینکه تعلیم و تربیت حاضر ما دیگر متناسب مقتضیات زمان ما نیست. به عنوان مثال مقتضیات زمان با وجود اطلاعات زیاد بدست آورده از روی اینترنت و سایت های خبری دیگر اطلاعات داده شده از سوی آموزش و پرورش کمرنگ شده است و مشکلات اخلاقی دانش آموزان با تعلیم و تربیت فعلی حل نمی شود. آموزش و پرورش به حافظه کوتاه مدت دانش آموزان استوار شده است تعلیم و تربیت در زمینه اخلاقی ناکافی است. همینطور تعلیم و تربیت ما اخلاق و مهارت های اجتماعی را در کودکان نهادینه نمی کند درباره فلسفه هم فلسفه دیگر کاربردش را ازدست داده است.

مدیر گروه فلسفه برای کودکان و نوجوانان در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تصریح کرد: فلسفه در بهتر زندگی کردن مردم نتوانسته کمک کند و همچنین نتوانسته برای پیشرفت رشته های دیگر کمک کند. البته رشته های فلسفه های مضاف کمک زیادی به علوم کرده اند با اینهمه فلسفه گوشه دنج دانشگاهی و گروه های فلسفه خزیده است. وقتی فلسفه را برای مردم عرضه می کنیم به عنوان مثال تلویزیون برنامه فلسفی نشان می دهد مردم از آن فراری و بیزارهستند و سریع آن کانال را عوض می کنند. راهکاری که فلسفه برای کودکان برای جلوگیری از این موضوع می دهد این است که هم فلسفه را پویا کند و هم بیاید تعلیم و تربیت را پویا کند. تلاش کند هردو یک جوری کاربردی شوند. ولی با اینهمه انتظار می رود که فلسفه بیشتر از اینها وارد زندگی مردم بشود و بر زندگی آنها تأثیر بگذارد.

ناجی عنوان کرد: فلسفه برای کودکان مدعی است که فلسفه ای که تا الان جریان داشته به اغراق بگویم تاریخ مصرفش را از دست داده است. ما در راستای تمام شدن همین تاریخ مصرف به فلسفه جدیدی نیازمندیم. همینطور پارادایمی از تعلیم و تربیت ارائه می دهد که این پارادایم کنونی را کنار می گذارد. می گوید دیگر 12 سال عمر دانش آموزان را تلف کردن بس است. باید شیوه جدید را بکار بندیم. از کودک تا الان تعریف دیگری داشتیم فکر می کردیم توانایی های بزرگسالان را ندارند در حالی که روانشناختی جدید می گوید کودکان فیلسوفان بالذات هستند. کافی است در خانواده و در آموزش و پرورش آنها را کلیشه ای بار نیاوریم. اما در شیوه جدید فلسفه و تعلیم و تربیت را در کنار هم می گذارند فلسفه بدون تعلیم و تربیت و تعلیم و تربیت بدون فلسفه عقیم است. ما باید اندیشه ها علمی و فلسفی را از ذهن مخاطب بیرون بکشیم نه اینکه به زور اندیشه های بر آن تزریق کنیم.

وی یادآورشد: مثالهای مختلفی مارتین نوسپام یکی از فیلسوفان فلسفه برای کودکان آورده است. به عنوان مثال می گوید نمی شود از روی کتاب شنا کردن به بچه یاد داد بلکه مربی باید در داخل آب چطور دست و پا زدن و ایرادات بچه ها در آن را نشان دهد. دیالوگ در فلسفه سقراط اهمیت دارد، لذا در فلسفه برای کودکان به جای کتب فلسفی از این طریق به داستان اهمیت داده می شود. در متون فلسفی ما داستان راه ندارد. داستان سکوی پرش برای رفع مشکلات و مسائل فلسفی و عینی کودکان هستند. در اینجا هدف فلسفه هم عمق بخشیدن به زندگی و تفکر است نه حل معماهای فلسفی و یادگیری مکاتب فلسفی. بچه ها یاد می گیرند مسائل فلسفی را در زندگی استخراج کنند و در مدرسه با همسالان دیگرشان در میان بگذارند. فلسفه برای کودکان اهمیت به فلسفه آماتور و نه آکادمیک می دهد. فلسفه آماتور از یک سؤالی که برای فرد پیش آمده شروع می شود و بدنبال آن جستجوهای خود را پیش می برد و مشکل خودش را با درمیان گذاشتن آن با افراد آگاه و یا کتاب ها حل می کند. در فلسفه برای کودکان این نوع فلسفه است که اهمیت پیدا می کند. فلسفه به عنوان تحقیق و کندوکاو به کار می رود. فلسفه برای کودکان تعریفی از فلسفه ارائه می دهد که کودکان را جزو فلاسفه می انگارد. از کودکان فلسفه یاد می گیریم نه اینکه به آنان فلسفه یاد می دهیم. برای مثال تعریفی که من از شانس داشتم بر سه محور استوار بود. کودکان 7 محور ارائه دادند 4 محور جدید من از آنها آموختم. به همین دلیل کودکان فیلسوف محسوب می شوند.

مدیر گروه فلسفه برای کودکان و نوجوانان در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بیان داشت: در تعلیم و تربیتی که جدیداً ارائه می دهند معلم محوری و اینکه به زور چیزی را به بچه ها القا کنیم وجود ندارد و با این طرز فکر مخالف است و آن را از بین برده است. مدارس ما به کل حافظه محور هستند و می خواهند به زور به واسطه معلم و کتاب درسهایی به بچه ها بدهند، ولی پارادایم فلسفه برای کودکان چنین چیزی نیست، مسیرش برعکس این است. هدف تعلیم و تربیت جدید تقویت قدرت داوری و قضاوت کودکان است. به آنها قضاوت کردن و داوری یاد داده می شود تا خود آنها پاسخ های علمی و فلسفی خود را پیدا کنند. تا اندازه ای هم به عینی گرایی قائلند.

ناجی ادامه داد: به طور کلی استدلال و مفهوم سازی و مهارت های جمعی و فردی در پارادایم فلسفه برای کودکان اهمیت دارد. بر تفکر انتقادی، خلاق، و همدلانه تأکید می شود. در پارادایم جدید بچه ها دور هم می نشینند معلم هم کمک می کند به وسیله داستان سؤالات و ایده های فلسفی خود را در کلاس مطرح کنند و با دوستان دیگر خود در میان بگذارند و تا آنجایی که می توانند در این مسیر سیر کنند و پیش روند. کل مدرسه و امکانات آن در اختیار تحقیق کودکان قرار می گیرد. در این پارادایم بچه ها با معلمانشان جمع می شوند و درگیر یک تحقیق می شوند دیگر انتقال مطالب از کتاب به ذهن بچه ها وجود ندارد. کودکان استعدادهایشان در مسیر تحقیقاتشان و کندوکاو های فلسفی اشان که خیلی بهتر از بزرگسالان است شکوفا می شود. یعنی فکر درباره فکر می کنند. اینکه دیروز چه فکری داشتم و چطور فکر می کردم چرا اینطور فکر می کردم و آن فکر را باید اصلاح کنم.

وی افزود: ماتیو لیپمن بنیانگذار فلسفه برای کودکان می گوید من تلاش کردم که فلسفه و تعلیم و تربیت را که مثل آب و نفت با هم ترکیب نمی شدند را با هم ترکیب کنم و این کار در تمام دنیا انجام شود. فلسفه برای کودکان در طی 12 سال تحصیل دانش آموزان می تواند ارائه شود و هوش دانش آموزان را در کنار قدرت استدلال و قضاوت و داوری بالا می برد. این 12 سال اگر همزمان با فلسفه و کند و کاو های فلسفی باشد مطمئناً نتایج اجتماعی و فردی بسیاری به بار خواهد آورد. اگر فلسفه به عنوان یک تحقیق بگیریم در تمام سطوح زندگی و هم در تعلیم و تربیت در نتیجه می تواند در کنار هم بنشینند. هدف فلسفه معقول و منطقی و روشن بار آوردن بچه ها است هدف تعلی و تربت هم تقریباً همین است بالا بردن قدرت استدلال و قضاوت و داوری بچه هاست بنابراین تقریباً این دو یکی می شوند.

مدیر گروه فلسفه برای کودکان و نوجوانان در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی درپایان یادآورشد: ما الان این برنامه ها را در ایران داریم و برای بچه ها و والدین آنها کلاسهای فلسفه برای کودکان قرار است تعلیم دهیم. تا کمک به زندگی عملی آنها شود. از کودکی اجازه بدهیم که مقبولیت مردمسالاری را در زندگی پیاده کنند و این امر را از کودکی در آنها نهادینه کنیم

حل مشکلات کودکان با قصه درمانی

به گزارش روابط عمومی سرای محله«تهرانسر شرقی» و به نقل از ایبنا، معصومه افراشی - نویسنده حوزه کودک و نوجوان: قصه گویی از دیرباز تأثیر بسزایی در روال آدمی داشته است اگرچه قصه را برای سرگرمی می‌خوانند ولی بی‌آنکه خود بدانند در رفع مشکلات نیز به آدمی کمک می‌کند و حتی در رفع مشکلات شخصیتی فرد تأثیر ژرف دارد.
قصه نمی‌تواند فقط سرگرم کننده باشد، حتی برای کودکان. بزرگ‌ترین روانکاوان و روانپزشکان جهان هم روی این مسئله صحه نهاده‌اند که می توان کودک را بوسیله افسانه‌هایی که برای او گفته می‌شود به رشد شخصیتی بهتری سوق داد؛ برای همین کودکی که قصه‌های بیشتری شنیده یا خوانده باشد  از تخیل قوی‌تری برخوردار است و شخصیت پخته‌تری دارد.
«برد تبلهایم» روانکاو معروف که در این زمینه کنکاش‌هایی داشته می‌گوید: «داستان ها و افسانه هاپیام‌های روان‌شناختی مهمی دربردارند. آنها با آشنا کردن کودکان با آنچه در ضمیر ناخودآگاهشان می‌گذرد کمک می‌کنند تا این قشر بر مشکلات روان‌شناختی رشد فائق آیند.»

داستان به کودک می‌آموزد که مبارزه علیه مشکلات در زندگی اجتناب ناپذیر و بخشی طبیعی در حیات بشری است و اگر انسان عقب ننشیند و ثابت و استوار با سختی‌های غیرمنتظره روبه‌رو شود بر تمام موانع غلبه می‌کند و در نهایت پیروز می‌شود. از جمله روان پزشکان برجسته‌ای که قصه را در درمان‌های خود به کار گرفت «میلتون اچ ـ اریکسون بود». او اغلب برای کمک به حل مشکلات روان‌شناختی مراجعانش برای آنها داستان‌هایی ساده درباره فعالیت‌های معمولی زندگی می‌گفت. او شخصیت‌های داستان‌ها و تمثیل‌ها را از تجربه های واقعی زندگی انتخاب می کرد.

وقتی بچه‌ها به داستان گوش می‌دهند دائماً آنچه را می‌شنوند با خاطرات خود پیوند می‌دهند. آنها در ذهن خود جستجو می‌کنند تا تجربیات حاضر خود را از داستان با وقایعی از گذشته مرتبط کنند،بنابراین وقتی کودکان داستانی را می‌شنوند دائماً حوادث و شخصیت‌های داستان را با تجربیات خود از وقایع ارتباط می‌دهند.

مساله ترس در کودکان

از جمله مسایلی که کودک با آن روبه‌رو است ترس است. «دکتر آرتور روشن» در این باره می‌گوید: «وقتی که بچه‌ها دچار ترس می‌شوند نیاز دارند که به آنها اطمینان داده شود. گفتن این جمله که: احمق نشو هیچ چیز زیر تخت تو نیست به کودکی که دنیای خیالی او وجود غولی را زیر تختش تایید می‌کند کمکی نخواهد کرد. پس بهتر است ترس از تاریکی را با گفتن قصه‌ای برای کودک برطرف کرد. مثلاً این قصه که برای گروه سنی 5 تا 8 سال نوشته شده ودارای مایه ای از ریزش ترس برای کودکان است :«چاک جغد سفیدی بود که در جنگلی با خانواده‌اش زندگی می‌کرد، او هنوز کوچک بود و خیلی چیزها را از پدر و مادرش یاد می‌گرفت. همان طور که می‌دانید جغدها روزها کار زیادی انجام نمی‌دهند، آنها روزها استراحت و شب‌ها کار می‌کنند.

چاک درباره جنگل چیز زیادی نمی‌دانست. شب که تمام جنگل تاریک می‌شد. در طول روز وقتی که خورشید در آسمان بود می‌توانست همه چیز را ببیند و بشنود، وقتی که صدایی می‌شنید سرش را برمی‌گرداند و می‌فهیمد صدا از کجا می‌آید اما شب ها نمی‌توانست این کار را بکند، هیچ نوری نبود و او نمی‌توانست چیزی ببیند، فقط صداها را می‌شنید وخیلی از این‌ صداها عجیب و غریب بودند و باعث می‌شدند او بترسد. یک شب صدای عجیبی شنید، صدایی که قبلاً نشنیده بود. صدا بلند بود. چاک خیلی سعی کرد که ببیند صدا از چیست و کجاست اما هوا خیلی تاریک بود و چاک کمی ترسیده بود. آن شب او راحت نخوابید و روز بعد خیلی زود بیدار شد. خورشید داشت آرام آرام اشعه‌های گرم خود را به همه درخت‌ها و حیوانات جنگل می‌تابانید. ناگهان چاک همان صدایی را که شب قبل شنیده بود دوباره شنید. او به «دقت» اطراف را نگاه کرد و وقتی فهمید صدا از یک جیرجیرک کوچولو بوده و نه یک چیز عجیب و غریب ،احساس بهتری داشت و با شادی و خوشحالی زندگی می کرد چون یاد گرفته بود از این پس منبع ترس را زودترشناسایی کند

کودکان در هر سن چه بازی‌هایی می‌کنند؟

به گزارش روابط عمومی سرای محله«تهرانسرشرقی» و به نقل از مهرخانه:بازی بخش مهمی ‌از نیازهای کودک را تأمین کرده و مهارت‌های او از طریق بازی تقویت می‌شود. علاوه بر این زمینه‌های مطلوب برای رشد ذهنی و کسب مهارت‌های اجتماعی را در کودک فراهم می‌کند. در واقع بازی با پیچیدگی‌های خود مانند چتری حمایت‌گر، روح و جسم کودک را پوشش داده و با رفع کنجکاوی‌های فرد و ایمن ساختن روح و روان او معلم خوبی برای آشناشدن وی با مسئولیت‌های اجتماعی، اقتصادی و مهارت‌های زندگی خواهد بود و به همین خاطر است که روانشناسان معتقدند نوع بازی باید متناسب با سن کودک انتخاب شود.

 بازی حکم آب حیات را برای کودکان دارد و به عبارت دیگر مقوله‌ای بسیار جدی است که بستر مناسبی را برای رشد تخیلات کودک به وجود آورده و نقش مؤثری در ارتباطات کلامی‌و یادگیری زبان دارد.

براساس همین خصوصیات، انتخاب وسایل و نوع بازی از سوی والدین ارزش زیادی یافته و ظرافت ویژه‌ای را می‌طلبد. ژان پیاژه؛ روانشناس مشهور تأکید می‌کند که والدین در انتخاب اسباب‌بازی دقت و هوشیاری لازم را داشته باشند؛ چراکه در شکل دادن به تمایلات عاطفی و روانی کودک نقش مهمی ‌ایفا می‌کند و چنانچه در انتخاب آنها توجه کافی نشود، ناخواسته تمایلات کودکان به گونه‌ای شکل می‌گیرد که مورد انتظار نبوده است.

دکتر فریبا عرب‌گل فوق‌تخصص روان‌پزشکی کودک و رئیس انجمن روان‌پزشکی کودک و نوجوان نیز معتقد است: اهمیت بازی برای کودک به حدی است که اگر بازی را از دنیای او بگیریم، خیلی چیزها را از او گرفته‌ایم؛ زیرا بازی راهی برای ابراز و نشان دادن احساسات است و باعث تخلیه فشار و استرس‌های عصبی کودک می‌شود.

وی ادامه می‌دهد: بهبود مهارت‌های اجتماعی و ارتباطی کودک، تمرین نقش‌های آینده برای زندگی بزرگسالی، تقویت حافظه کودک، افزایش اطلاعات و توان یادگیری کودک، تقویت خلاقیت حل مسئله، استدلال و افزایش مهارت‌های فکری و شناختی از دیگر تأثیرات مثبت بازی در رشد و تکامل شخصیت کودک است. از طرف دیگر بازی باعث تقویت مهارت‌های فیزیکی و حرکتی کودک و سلامت جسمی ‌وی می‌شود و این شانس را به او می‌دهد که با ایجاد ارتباط و تعامل با همسالان، مهارت‌های زبانی‌اش تقویت گردد. البته ناگفته نماند که اهمیت اسباب‌بازی هم به اندازه بازی در دنیای کودکی است.

متخصصان علوم رفتاری نیز معتقدند اسباب‌بازی باید باعث فکر کردن و رشد تخیل کودک شده یا او را با مفاهیم مختلف مثل رنگ‌ها شکل‌ها و… آشنا می‌سازد. از طرف دیگر اسباب‌بازی باید متناسب با سن او باشد. اگر اسباب‌بازی برای کودک سخت باشد، او را خسته می‌کند و اعتماد به نفس او را کم می‌کند. از سوی دیگر اگر خیلی ساده هم باشد کودک را به فکر کردن وادار نخواهد کرد.

اسباب‌بازی مناسب، اسباب‌بازی‌ است که خود کودک بازی کند نه این‌که اسباب‌بازی، بازی کند و کودک تماشا کند.

بازی‌ها به چهار دسته تقسیم می‌شوند
بازی‌ها به چهار دسته جسمی‌(Physical)، تقلیدی (Imitative)، ساختنی (Constructive) و خلّاق(Crative) تقسیم می‌شوند. در کنار هر یک از انواع بازی‌های ذکرشده می‌توان آموزش از طریق بازی را نیز در نظر گرفت. بازی‌های آموزشی، مشروط بر آنکه تحمیلی نباشند و کنترل، جهت و مسیر آن توسط خود کودک انتخاب شوند، نقش مهمی ‌در تقویت حواس و قوای ذهنی و فکری او خواهند داشت. انواع جورچین، لگو، بازی با خمیرهای رنگی، نقاشی با آب رنگ یا شن‌های رنگی که در بازار موجودند، از این دسته هستند.

قبل از پنج ماهگی
بازی بدنی که حتی در نخستین ماه‌ها آغاز می‌شود، عمدتاً به رشد و تکامل اعمال حرکتی درشت مانند کنترل اعضا، تنه و سر کمک می‌کند. ماه اول و دوم پس از تولد، کودک به فعالیت‌های عضلانی، لگدزدن، برگشتن، غلتیدن، تکان دادن دست‌ها و سایر حرکات شناخته شده بدنی علاقه دارد. در یک ماهگی جغجغه را لمس کرده و فوری رها می‌کند.

در 2.5 ماهگی از حنجره صداهای مختلف درمی‌آورد. از حدود 2 یا 3 ماهگی به کشف انگشتانش می‌پردازد و با گم کردنشان گریه را سر می‌دهد. از 1 تا 4 ماهگی صدا و رنگ را کشف می‌کند.

کودک هنگامی‌ به اسباب بازی نگاه خواهد کرد که اسباب‌بازی در معرض دید او قرار گیرد. از سه ماهگی به بعد علاقه‌اش به اسباب‌بازی شدیدتر خواهد شد. از این رو، می‌کوشد با حرکت هر دو دست، اسباب‌بازی را به سوی خود بکشد و با آن تماس حاصل کند.

برای سرگرم کردن کودک تا پنج ماهگی بهتر است یک جغجغه یا اسباب‌بازی را به آرامی در کنار چشمان کودک حرکت دهید به طوری که چشمان وی مسیر حرکت اسباب‌بازی را دنبال کند. به کودک اجازه دهید که آن را در دستانش بگیرد و یا چنگ بزند، به صدا درآورد و تکان دهد.

کودک در 4.5 ماهگی هر شیء را که می‌بیند و در دسترسش قرار دارد برمی‌دارد، به طرف دهان می‌برد، می‌مکد، تکان می‌دهد و پرت می‌کند.

پنج ماهگی
کودک در پنج ماهگی با دقت به دور و برش نگاه می‌کند، خیره شدن به دست‌ها موجب تفریح کودک است و وقتی که وسیله‌ای را در دسترس کودک قرار می‌دهید، با خوشحالی آن را می‌گیرد.

شش ماهگی
در ماه ششم خندیدن، پرتاب کردن اسباب‌بازی‌ها و لذت بردن از صدای به زمین خوردن آنها و کشیدن اسباب‌بازی‌ها به طرف خود، اگر به نخ بسته شده باشند، کودک را به وجد می‌آورند. کودک در این سن به مدت پنج الی ده دقیقه می‌تواند خودش را با اسباب‌بازی‌هایش سرگرم کند و نیز اشیا را از یک دست به دست دیگر انتقال دهد. علاقه زیادی دارد که به همه چیز دست بزند. می‌خواهد همه چیز را در دهان بگذارد؛ اسباب‌بازی‌ها را از طریق نگاه کردن، لمس کردن، در دهان گذاشتن و به زمین زدن کشف کند.

بنابراین، اجازه دهید که کودک با وسایل معمولی خانه مثل بشقاب، قابلمه، قاشق، روزنامه، پارچه و مانند آنها بازی کند. همچنین صورتش را با کشیدن ملحفه مخفی می‌کند و سپس آن را کنار می‌زند.

عرب‌گل استفاده از کتاب‌های نرم یا عروسک‌های سبک را برای کودکان تا شش ماه مناسب می‌داند و می‌گوید: اسباب‌بازی نرمی‌که صدا تولید می‌کند یا رنگ شادی دارد می‌تواند برای کودک جالب و لذت‌بخش باشد. در سنین ۳ تا 6 ماهگی بهتر است اسباب‌بازی‌هایی در اختیار کودک قرار بگیرد که امنیت داشته باشد؛ زیرا در این سنین کودک همه چیز را به داخل دهانش می‌برد. بنابراین جغجغه‌های سبک که کودک آن را در دست می‌گیرد و اسباب‌بازی‌هایی که روی کالسکه نصب می‌شود، برای وی مفید است. عروسک‌های نرم و حلقه‌های رنگی هم در این سنین مناسب است.

اسباب‌بازی کودکان ۶ تا ۱۲ ماه
کودک در 6 تا 12 ماهگی سینه‌خیز می‌رود و راه رفتن را می‌آموزد و بهتر می‌تواند وسایل را در دستان قرار دهد. دکتر عرب‌گل در تشریح وسایل بازی مناسب برای سنین 6 تا 12ماهگی کودک می‌گوید: طی مراحل رشد به تدریج حرکات کودک دقیق‌تر می‌شود و شروع به خزیدن به اطراف، نشستن و غلت‌زدن روی شکم کرده و سعی می‌کند خودش را بالا بکشد و اسباب‌بازی مورد علاقه‌اش را بگیرد. در این سن کودک کم‌کم مفهوم بقا را درک می‌کند و این یعنی وقتی اسباب‌بازی جلوی چشمش نیست، تصویری در ذهن دارد و سعی می‌کند آن را پیدا کند. به این ترتیب قایم‌باشک در این سن بازی خوبی است. چیزی مثل عروسک یا خرس را زیر پتو یا پارچه پنهان کنید تا آن را پیدا کند. این بازی برای او بسیار لذت‌بخش است.

عروسک‌‌های نرم توپ‌های نرم و سبک، کتب پارچه‌ای، وسایل پلاستیکی یا چوبی. اسباب‌بازی‌های متحرک و ماشین‌هایی که کودک می‌تواند آن را هل بدهد، می‌تواند اسباب‌بازی‌های لذت‌بخشی برای وی باشد. پس از راه افتادن کودک در سنین ۹ تا ۱۲ ماهگی توپ بازی و قطاربازی برای تقویت مهارت‌های حرکتی کودک بسیار مفید است و پس از آن استفاده از وسایلی مانند تاب، سرسره با ارتفاع کم و ایمن، سه‌چرخه، بلوک‌های مختلف، تخته‌های قابل شست‌وشو برای نقاشی، وسایل بی‌خطر آشپزخانه، و کتاب‌های عکس‌دار پیشنهاد می‌شود.

یک تا دو سالگی
نوزاد در این سن به تازگی متحرک شده و حرف می‌زند. این سن شرایط مناسبی برای بازی‌های تمرینی وجود دارد. در این گروه سنی حواس پنج‌گانه کودکان در حال شکل‌گیری است و آنها از کشف و تجربه این حواس به شدت لذت می‌برند و به قول پیاژه کودکان بازی را وسیله‌ای برای لذت بردن از حواس می‌دانند. در یک تا یک و نیم سالگی کودک می‌تواند راه برود، اما ممکن است هنوز خیلی تسلط زیادی روی پاهایش نداشته باشد. بهتر از گذشته خودش را سرگرم کرده، در جستجو‌هایش دقیق‌تر عمل می‌کند. او همچنین می‌تواند ایده‌هایش را کنار هم بگذارد تا یک برنامه ابتدایی را شکل دهد. در این گروه "تکرار" نیز لذت‌بخش است. بازی دالی موشه و لی لی لی حوضک برای این سن بسیار مناسب است.

کودک در یک تا یک و نیم سالگی به تدریج اشیا را جابجا کرده و قادر است آنها را در حالت مناسبی قرار دهد؛ مثل بغل کردن عروسک.

کودکان نوپا پس از آنکه تعادل مناسب را به دست آوردند، یک اسباب‌بازی کشیدنی یا هل دادنی به آنها کمک می‌کند تا چالش‌های جدید را امتحان کنند. تمرین راه رفتن هم به آنها کمک می‌کند تا اعتماد به نفس پیدا کنند. کودک نوپا عاشق این است که هر جا می‌رود چیزی همراه خود داشته باشد.

برای کمک به او، فضای مشخصی را خلوت کنید تا بتواند به راحتی راه برود و با تشویق‌هایتان به او اعتماد به نفس بدهید تا بیشتر تلاش کند. مثل حالت رژه رفتن راه بروید تا او هم با اسباب‌بازی‌اش به دنبالتان بیاید. به او نشان دهید که چگونه گام بر می‌دارید و تشویقش کنید که زانوهایش را بدون زیاده‌روی بالا بیاورد.

با یک اسباب‌بازی سواری محکم، تفریح خوبی برای کودک فراهم کنید با این کار تعادل، هماهنگی و سایر مهارت‌های فیزیکی در او تقویت می‌شود.

بازی دیگر برای این سن حالت چهره است. این بازی به بچه‌های دو ساله کمک می‌کند احساسات مختلف خود را بشناسند. مثلاً می‌توانید با کودک 2 ساله خود به ورق زدن مجله یا کتاب بپردازید و چهره‌هایی مختلف از حالت‌های متفاوت را پیدا کنید؛ مثلاً اخمو، لوس، شاد و غمگین. بعد هر کدام از این حالت‌ها را برای کودکتان توضیح دهید و از او بخواهید چهره‌اش را به همان حالت دربیاورد. علاوه بر اینها بازی‌های دیگری هستند که به کودک کمک می‌کنند تا با اعضای مختلف بدنش در این سن آشنا شود و مهارت خود را در مشاهده و درک چیزهای مختلف بالا ببرد.

مکعب‌های پارچه‌ای در این سن برای نوزاد جذابند. می‌توانید مکعب‌های چوبی بزرگ را هم به مجموعه اسباب‌بازی‌های او اضافه کنید تا تفاوت آنها را از نظر جنس و بافت متوجه شود. پازل‌ها و جورچین‌ها را از این سن می‌توانید در اختیار کودک بگذارید، منتها برای شروع کار باید قطعات بزرگ و کمتری داشته باشند. پازل‌های ۲ تکه که شکل‌های مأنوس و شناخته‌شده برای کودک دارند، بهترین گزینه است. اسباب‌بازی‌هایی که در هم فرو می‌روند و از بزرگ به کوچک روی هم سوار می‌شوند هم از انتخاب‌های مفید برای این سن است.

دکتر عرب‌گل در خصوص تمایل کودک به تمرین استقلال در بازی‌ها در این سنین می‌گوید: کودک در سنین ۱۸تا ۲۴ ماهگی دستش را به سمت همه چیز دراز می‌کند، در را باز می‌کند و می‌بندد، لامپ‌ها را خاموش و روشن می‌کند، به وسایل آشپزخانه بیش از گذشته اهمیت می‌دهد و دوست دارد با هر چیزی که توجهش را جلب می‌کند، بازی کند. در این سن، کودک از بازی‌های غیرساختاریافته بیشتر لذت می‌برد؛ بنابراین کافی است چیزهایی که دوست دارد در اختیارش گذاشته شود تا ساعت‌ها سرگرم شود.

کودک 2 تا سه ساله
کودک در 2.5 سالگی مداد را با انگشتان می‌گیرد و می‌تواند خط خطی کند، با مکعب پل می‌سازد، توپ را با پا شوت می‌کند. در همین سال به دلیل افزایش قدرت عضلانی، وقتی خطی را رسم می‌کند با چشم نیز مراقب است که خط از محدوده تعیین‌شده خارج نگردد.

کودک در این سن می‌تواند اشیای مشابه را روی هم بچیند و ما نیز می‌توانیم از او بخواهیم که قاشق‌ها، چنگال‌ها و سایر چیزها را که شسته شده است، روی وسایل مشابه آنها در داخل قفسه‌های آشپزخانه بچیند. کودک در 2 الی 3 سالگی شروع به بازی‌هایی می‌کند که با تخیل همراه است. در همین سال می‌تواند مکعب‌ها را روی زمین به دنبال هم قرار داده و قطار درست کند.

در 2.5 سالگی روی سه‌چرخه می‌نشیند، دسته آن را با دست می‌چرخاند و هدایت می‌کند؛ اما احتمالاً هنوز قادر به پازدن نیست.

در 2 الی 3 سالگی معمولاً دخترها و پسرها اسباب‌بازی‌های مشترکی دارند، ولی از این پس، پدربزرگ و مادربزرگ‌ها به دخترها عروسک و به پسرها ماشین هدیه می‌دهند. در این سن اغلب پسرها ماشین آتش‌نشانی و هواپیما را برمی‌گزینند و دخترها در جست‌وجوی عروسک و مرواریدهای چوبی هستند که به نخ بکشند.

در 2.5 الی 3 سالگی تقلید کردن از والدین کار مورد علاقه کودکان است و معمولاً پسر از ماشین‌رانی لذت می‌برد و دختر به آشپزی و خانه‌داری علاقه‌مند است.
2.5 الی 3 سالگی سن تخیل و بازی حرفه‌ای کودک است. دختر با یک کیف جراحی نقش دکتر و پرستار را بازی می‌کند و پس از تزریق آمپول به عروسکش، درجه حرارت بدن او را اندازه می‌گیرد و یا نقش یک فروشنده را بازی می‌کند.

در این سنین، هم دختران و هم پسران بازی‌های ساختن لگوها را دوست دارند و از نقاشی کردن لذت می‌برند. عروسک برای دختربچه‌ها و ماشین برای پسربچه‌ها باارزش‌ترین اسباب‌بازی‌هاست.

کودک در 2.5 سالگی به تنهایی از پله‌ها بالا می‌رود و هنگام پایین آمدن دست خود را به نرده یا دیوار می‌گیرد. اسباب‌بازی‌هایی که جداشدنی است و به قطعات گوناگون تقسیم می‌شود مانند قطار، ماشین، قطعات چوبی، لگو، مکعب‌های چوبی، انواع پازل، و نظایر آن، بخصوص اگر رنگی باشد، مورد علاقه کودک است.

در سال سوم زندگی، با توجه به مهارت‌های بیشتری که کودک به دست می‌آورد، باید اسباب‌بازی‌هایی در اختیارش قرارگیرد که متناسب با توانایی‌هایش باشد؛ اسباب‌بازی‌هایی مانند قطار، اتومبیل و مکعب‌هایی برای ساختن، عروسک‌هایی که بتواند لباس‌های آنها را عوض کند و به آنها غذا بدهد.

کودک در 3 سالگی مداد را مانند بزرگ‌ترها در دست می‌گیرد، با قیچی به خوبی می‌برد، کاغذ را لوله کرده و تا می‌زند، با تقلید عکس آدم می‌کشد، دایره می‌کشد و می‌تواند دو خط عمودی و افقی را ترکیب نماید.

در سن 3 سالگی فرصت‌های مناسبی برای بازی‌های سرگرم‌کننده در خانه و بیرون از خانه برای کودک مهیا کنید؛ مانند بالا رفتن، دویدن، آهسته رفتن و پریدن. اسباب‌بازی‌هایی را مهیا کنید تا کودک آنها را از هم جدا کند؛ مانند مهره‌ها، البته، مهره‌ها باید به اندازه کافی بزرگ باشد تا بلعیده نشود.

همچنین فرصت‌هایی برای پر کردن و خالی کردن پیمانه‌ها با شن، آب، برنج و حبوبات برای کودک فراهم شود. مداد شمعی، گچ، رنگ و کاغذ برای نقاشی و نوشتن آماده کنید.

در 3 سالگی کودک به بازی‌های نمایشی علاقه نشان می‌دهد. جلوی کودک بایستید و از او بخواهید هرکاری که شما می‌کنید، تکرار کند. عروسک، گاری کوچک، تختخواب عروسک، تلفن‌های اسباب‌بازی برای مکالمه و بازی‌های نمایشی برای کودک مهیا کنید.

کودک 3 ساله قادر است از گلوله‌های رنگی به ترتیب قرمز، زرد، قرمز، زرد درست کند. او رنگ‌ها و فرم‌ها را طبقه‌بندی می‌کند. برای مثال، دکمه‌ها را بر طبق رنگ و اندازه مرتب می‌کند و می‌تواند چندین رنگ را نام ببرد. می‌تواند به مدت نیم ساعت بر روی یک بازی تمرکز داشته باشد و اگر به هدف و مقصودش برسد، راضی و خرسند می‌شود.

کودکان سه ساله معمولاً مکعب‌ها را به طور افقی قرار می‌دهند؛ در این سن کودک کمتر شخصاً به ساختن چیزی مبادرت می‌ورزد. کودک 3 ساله در بازی با لگوها شروع به ساختن شکل معین و ساده‌ای می‌کند.

کودک در حدود 3 سالگی دوست دارد با موادی بازی کند که بتواند به آنها ضربه بزند، فشار بدهد، تکه تکه کند و روی هم بگذارد. خرد کردن و فشار دادن مواد به کودک آرامش می‌دهد. گل و خمیربازی این نیاز را برطرف می‌کند و کودک هنگام بازی با آنها آرامش می‌یابد.

در این دوره وسایل نقاشی برای بازی کردن بسیار مناسب است. کودک علاقه به مدادرنگی و ماژیک دارد. قطعات چوبی که بتوان از بین آنها نخ یا ریسمانی رد و آنها را ردیف کرد نیز کودک را سرگرم می‌کند. در پارک‌ها می‌توان از تاب، الاکلنگ، سرسره و نردبان با رعایت نکات ایمنی استفاده کرد.

آویزها و فرفره‌ها از جمله وسایل و ابزار بازی هستند که کودکان به هنگام 3 سالگی می‌توانند در ساختن آنها همکاری کنند. پازل‌هایی که از قطعات کمتر (چهار پنج) تشکیل شده‌اند برای کودکان سنین پایین دو تا سه سالگی مناسب هستند. کودک در 3 سالگی می‌تواند کاغذ را قیچی کند.

برای بازی با دو یا سه کودک 3 ساله، که مشغول توپ‌بازی هستند، ما نیز به عنوان بزرگ سال می‌توانیم وارد شده و هرگاه توپ به طرف ما می‌آید، آن را گرفته و به سوی یکی از کودکان بیندازیم؛ در این سن غالب کودکان بدین‌گونه بازی‌ها علاقه‌مندند.

کودک در سن 2.5 الی 3 سالگی بیشتر در کنار کودکان به بازی مشغول می‌شود، ولی با خود آنها بازی نمی‌کند.

کودکان 3 ساله اولین تلاش‌ها را برای انجام بازی مشترک با 2 الی 3 همبازی شروع می‌کنند. کودک در دسته‌های 3 نفری در بازی‌ها و فعالیت‌های دیگر کودکان شرکت کرده و به تدریج، آمادگی پیدا می‌کند که حقوق دیگران را درک کند.

در این سن، بیش از هر زمان دیگر، برای تصاحب اسباب‌بازی، زد و خورد می‌کند. بازی‌های گروهی که در این سن حداکثر با 3 نفر شکل می‌گیرد، ناپایدار بوده و به زودی از هم پاشیده می‌شوند؛ زیرا کودکان در این سن می‌توانند در آن واحد فقط با یک نفر بازی کنند.

کودک در 3 سالگی پرسش‌های گوناگون و بازی با صندوق و جعبه و آجر و تخته و جست‌وخیز با طناب را دوست دارد و می‌تواند سوار سه چرخه شود و رکاب بزند.

برای سرگرم کردن کودک 2 الی 3 سالگی لوازمی ‌مثل وسایل نقاشی (مداد شمعی، گچ، آب رنگ، قلم مو، مداد رنگی)، خمیزبازی و گل رُس، توپ، سه چرخه، الاکلنگ، سرسره و تاب کوچک، انواع پازل یا 4 تا 5 قطعه مانند پازل آدمک، خانه و...، مرواریدهای چوبی درشت، لگو، مکعب‌های چوبی رنگی، قطار، ماشین، قطعات چوبی، عروسک و وسایل آن مثل تختخواب عروسک، لباس عروسک و...، قیچی و کاغذ باطله جهت برش، تلفن اسباب‌بازی، طناب، گاری، کامیون، دومینو، و تخته سیاه کوچک مفید است.

کودک سه تا پنج ساله
کودک در این سن به راحتی می‌دود، می‌پرد و از انجام حرکت آکروباتیک یا فعالیت‌های بیرون از خانه لذت می‌برد. مهارت‌های دستی‌‌اش دیگر کامل شده و حالا حتی قادر است به خوبی قیچی در دست بگیرد و کاغذی را قیچی کند. کودک ۳ تا ۵ ساله یک سازنده قهار است و می‌تواند از هر چه به دستش می‌دهید یک شاهکار خلق کند. رنگ‌ها، اشکال و اعداد را می‌شناسد، قوانین را درک کرده و مسئولیت‌پذیری بیشتری دارد، واقع‌گرا‌تر شده و به اسباب‌بازی‌های فانتزی کمتر علاقه نشان می‌دهد، بلکه بیشتر اسباب‌بازی‌هایی را می‌پسندد که مشخصات واقعی داشته باشند. به بازی‌های نمایشی بیشتر از بازی‌های خیالی تمایل دارد.

انواع جورچین و چوب‌چین‌ها با تکه‌های زیاد و مکعب‌های کوچک و بزرگ هنوز هم برای کودک جذاب و مفیدند و او می‌تواند با ترکیب مکعب‌ها شکل‌هایی بسازد که گاهی واقعاً حیرت‌انگیز هستند. لگو گزینه دیگری است که فکر، دست‌ها و دید کودک را مشغول می‌کند و نتیجه‌ای شگفت‌انگیز به دنبال دارد،

کودکان ۵ ساله گاهی با لگو چیزهایی می‌سازند که هم خلاقیت، هم زیبایی و هم ساعت‌ها سرگرمی‌ را با هم یک جا دارد. تخته‌های میخ و چکش از دیگر اسباب‌بازی‌های مناسب این سن است. این تخته‌ها اشکال هندسی آماده‌ای دارند که کودک با کنار هم قرار دادن و ترکیب آنها و کوبیدن چکش روی‌شان می‌تواند شکلی جدید خلق کند.

کودک شش ساله و آماده برای پیش‌دبستانی
کودک شش ساله آماده ورود به پیش‌دبستانی است، او در این سن مستطیل (با دو قطر آن)، لوزی (با محور طول افقی) و دایره و مثلث به صورت مماس داخل و خارج می‌کشد.

کودکان 6 ساله معلومات خود را که از تجارب شخصی و یا از داستان‌های نقل شده کسب کرده است را به صورت ماهرانه‌ای در بازی‌ها به کار می‌گیرند.

در سن 6 سالگی بازی‌های فردی، که به صورت دویدن و بالا رفتن بود، به صورت بازی‌های جمعی درمی‌آید. کودک بیشتر اوقات با کودکان دیگر بازی می‌کند، ولی یک همبازی را ترجیح می‌دهد و تمایل به بازی در گروه‌های کوچک در او دویده می‌شود، بازی ابداع می‌کند و در هنگام بازی قواعد و مقررات آن را تغییر می‌دهد.

در این سن کودکان علاقه‌مند به بازی‌های نمایشی هستند و از این طریق احساس لذت می‌کنند. بازی ذوقی تقریباً در سن 6 سالگی ظاهر می‌شود. کودکان در این سن بیشتر اوقات علاوه بر سه‌چرخه، دوچرخه‌سواری نیز می‌کنند. پریدن با یک پا به طور یک در میان و جست و خیز کردن، کنترل بیشتر روی حرکات ظریف بدن، شروع استفاده از وسایلی مانند مسواک، قیچی، اره، مداد، چکش و سوزن برای دوخت و دوز و... مخصوص این سنین است.

کودک در 6 سالگی توپ را با یک دست می‌گیرد، از مقررات بازی پیروی کرده و همبازی انتخاب می‌کند.

کودک شش ساله می‌تواند از میز تحریر و صندلی، جعبه رنگ و وسایل نقاشی، وسایل باغبانی (بیلچه، شن کش و...، فرفره، طناب برای طناب بازی، وسایل خیاطی (سوزن و نخ)، دوچرخه، توپ با راکت، قیچی و کاغذ، انواع عروسک (عروسک خیمه شب بازی و...)، گِل رس، خاک، شن استفاده کرده و با آنها بازی کند

جشن شکوفه ها در خانه اسباب بازی یاس

به گزارش روابط عمومی سرای محله«تهرانسرشرقی» با شروع ماه مهر همزمان با بازگشایی مدارس خانه بازی یاس واقع در باشگاه یاس در تهرانسر شرقی برای بازگشایی دوره های آموزشی خود جشن بزرگی را برای کودکان پیش دبستانی خود برگزار کرد.

به گفته خانم رمضانعلی مسئول خانه بازی تهرانسر شرقی  در گفتگو با روابط عمومی سرای محله تهرانسر شرقی اعلام کرد که از چند سال قبل که اولین کلاسهای پیش دبستانی در خانه اسباب بازی گذارده شد این جشن گرفته می شود و تا امسا ل که 5 سال از این برنامه می گذرد ادامه دارد.